مرا ببوس...زمان وداع ما شده است.
پرنده از قفس این و ان رها شده است.
گریه ی غرق مکن صبور باش و مرا ببین.
دوباره چشم تو دریا ی ربنا شده است.
چسباندی مرا به سینه ی پر مهر خویش
عزیز من!دلم از سینه ام جدا شده است.
بگو چگونه بمانم در این دیار خراب.
شبان این گله با گرگ همصدا شده است.
کدام دست به زخم من و تو مرهم زد؟
کدام پنجره روی من و تو باز شده است؟
از این قبیله ملولم سفیر صبح کجاست؟
شب قبیله ی من خالی از خدا شده است.
سلام دوست عزیز
کارتون حرف نداره
خوشحال میشم بازم بهم سر بزنی
یا حق
سلام دادا
ما آپیم اونم چه آپی با یه خبر خوب
محکوم تا ابد[بوسه][قلب][بدرود]
شب قبیله ی من خالی از خدا شده است.
عیدت مبارک