بیا تو حالشو ببر دادا

بقیه اشرا تو ادامه ببینید!

                               برو تو ادامه

همه بدونید دیگه فشنگ مال من شدمن دیگه خوشبخت شدم آخیش

$M

^{حالا اينوري دست دست دست}

^{حالا اينوري رقص رقص رقص}

^{ميگم فايده اين عكس اينه كه به نظرم حالا ديگه جرج بوش ميفهمه اين ميمونهايي كه تو قفس مي مونن و جمعيت ميان ازشون عكس ميگيرن چه حالي دارند. نه؟}

^{راننده ديوانه به اين ميگن كه داره اينطوري برعكس مياد}

^{اينجا لبنان نيست اسرائيل نيست فلسطين نيست عراق هم نيست بعد ديگه كجا نيست ؟؟؟ خسته شدم ولش كنين}

^{اينجا بندر انزلي هست شمال ايران توي استان گيلان و اين متعلق به نيروي زرهي سپاه هست كه ميره به جنگ دشمن فعلي ايران يعني برف سنگين بي پير}

^{خوب دو تا عكس بالا رو گذاشتم كه طبق معمول يك كم دق دلي بديم به ايراني هاي خارج نشين منجمله خودم!}

^{نگين ساديسم گرفتم ها !! نه صحبت اينطور چيزها نيست ولي وقتي اينطور عكس ها رو مي بينم  و نگاه ميكنم و  آه ميكشم بعدش اون قسمت از روحم كه توش ( بهش چي ميگن ؟ همون قسمتي كه شيطان بيشتر غالبه )  يك دفعه به قليان مي افته كه دل بقيه ايراني هاي خارج نشين رو بسوزونم , بلكم همدرد پيدا كنم . خوب ديگه همش نميشه كه آدم خوب باشه , ميشه ؟}

^{چه مغز متفكري بوده صاحب اين پيتزايي ؟}

^{خوب بنده خدا به دفعه بنويس انواع و اقسام پيتزا و همه هم قيمت ها يكي}

^{تبليغ جالبي نه ؟ عين هو غول چراغ جادو}

^{ببينين تكامل به اين ميگن !! باور نمي كنيد فقط يه ده سال طول كشيده تا جناب مهندس حشمت الله طبرزدي از سمت چپي بشه اين آقاي سمت راستي !!! جل الخالق !! تازه مسير فكريش هم همچين يه صد و هفتاد و پنج درجه ايي چرخش هم بكنه !!}

^{نمونه كامل تكامل جسمي و روحي به اين ميگن}

^{اين هم خانم عاشق سينه چاك كه توي مسابقه ورزشي تقاضاي ازدواج كرده}

^{خوبه تو ايران خانم ها رو به ورزشگاه ها راه نميدن والا با آزادي گرفتن 4 زن  تو ايران  فكر ش رو بكنين چي ميشد!!}

^{مثلا خانم هايي كه براي علي دايي مي ميرن , ميرن ورزشگاه و هر كدوم يه پلاكارد بالا ميبرن روش مي نويسن , آي لاو يو علي دايي , حاضريم زن دومت بشيم ,}

^{چه شود ؟ فرداش خانم علي دايي , خدمت آقاي شوهر ورزشكار رو با يه ماهي تابه آنچناني اردبيلي  ميرسه.}

^{پس ببينيد , توي هر فتوايي كه براي خانم ها ميدن يه حكمتي هست كه من  و شما نميدونيم . بنابر اين به اين خانواده هاي ورزشكار ما رحم كنين .}

^{يه شركت احتياج به يه مهندس كامپيوتر داره كه به حل مسائل مشكل علاقه داشته باشه و براي اينكه ثابت كنه كارش درسته ميتونه به شماره تلفن زير كه اعدادش به صورت مسئله هست زنگ بزنه . البته اول بايد مسئله اعداد شماره تلفن اون اداره رو حل كنه تا بتونه زنگ بزنه .}

^{قشنگه , نه ؟}

^{مخ كه نباشه جون در عذابه فكر كن همه با هم هوار بشن پائين}

^{اين تاكسي هست يا تخته اعلانات , شايد هم صفحه نيازمندي هاي روزنامه}

^{الو , عزيزم , سلام , فعلا كه چمباتمه زدم دارم باهات حرف بزنم , اما اگه آسمون يه ذره به عشق من و تو نگاه كنه , يه برف ديگه بياد ميتونم همين جا تشك بندازم و تا صبح با هم گپ بزنيم.}

^{يه شام به سبك و سياق عربي , البته براي جرج بوش احترام گذاشتن يه چيزي تو مايه هاي صندلي به فرم سنتي درست كردن كه روي زمين نشينه , البته ديگه نميدونم به سبك عربها با دست غذاشو خورد يا نه ؟}

^{اين هم رقص سنتي دختران اماراتي جلوي جرج بوش}

^{رياض پايتخت عربستان -}

^{همه جاي دنيا ماشين هاي روساي جمهور رو با موتور پليس و ماشين هاي ديگه اسكورت ميكنن ولي تو عربستان ماشين جرج بوش رو  با ين اسب سوارهاي عربي اسكورت ميكنن.}

^{چه جالب اگه ميرفت هندوستان حتما با فيل اسكورتش مي كردن.}

^{ميدونيد به نظر من اين صندوق هاي كميته امداد و صندوق صدقات توي ايران بي مصرف ترين چيزي كه ميشه ساخت .}

^{چرا ؟؟ خوب بخاطر اينكه اينقدر آدم مستحق زياده كه بخواي كمك كني كه ديگه به صندوق احتياجي نيست .}

^{صندوق حي و حاضر و زنده جلوي چشمامونه , ديگه چرا بريم بريزيم توي صندوق}

^{حتما ميگين اين نوشته رو براي خنده گذاشتم , نه ؟}

^{اصلا هم اينطور نيست . بنده به شخصه حق ميدم به اين معاونت دانشجويي دانشگاه ,}

^{چون تا در همه مردم چه دانشجو چه غيره , فرهنگ استفاده درست از تكنولوژي رو جا نندازيم , بهتره چاقو دست بچه يك ساله نديم .}

^{اميدوارم كه متوجه شده باشين چي ميگم ,}

^{يه اختراع جالب , اين گلي كه مي بينين وقتي توي آب سرده رنگش آبي هست ولي وقتي آب گرم ميشه كم كم رنگش از آبي به صورتي و هر چي داغتر ميشه رنگش هم قرمز تره ميشه .}

^{اونوقت ميتونين بفهمين كه آب براي حمام مناسبه يا نه ؟ فانتزي هست , ميدونم , ولي جالبه}

^{نگفتم , صندوق صدقات متحرك و حي حاضر همه جا هست , ماشالله به اين عدالتي كه توي كشور ما موج ميزنه}

^{موج چيه ؟ عدالت و برابري تو كشور ما طوفانه , اون هم از نوع سونامي اش}

^{مسافرت مجاني}

^{يه ضرب المثل  قديمي هست كه ميگن}

^{اسب رو كه با اسب ببندي همرنگ نشه هم خو ميشه}

^{ولي انگار داره كم كم خلافش هم ثابت ميشه , به اين ميگن زوج هارمونيك}

^{اين كه ديگه نيازي به تشريح نداره مراسم سئوال و جواب دختر شايسته ايرانه}

^{سخنراني و خواب دلچسب}

^{خوابيدن نوبتي برادر و خواهر و مراقبت و نگاهباني اونكه بيداره}

^{به نظر من اوني كه خوابه دولت ايرانه , شايد اگر اينها توي يه كشور ديگه بدنيا اومده بودن وضعشون  اين طوري نبود .}

^{توي كشور هاي اروپايي , حداقل اونايي كه من ديدم ديگه بچه هاش توي خيابون نمي خوابن , حالا بياين كلي مقاله بنويسين كه اينها الن و بلن هستند كافرن , رياكارن , عاطفه در اونها مرده , سكس بازار هستن , فقط به غريزه و لذت اهميت ميدن و......} 

^{با اين وجود دولت براي اين طور بچه ها يه جاي گرم و نرم داره و بهشون غذا ميده و مدرسه مي فرسته و دكتر ميبره و ديگه نگاه بچه هاي حتي بي سرپرستش مثل اين پسره , نگاه نگران نيست.}

^{عكس قديمي از ناصر حجازي - ستار و علي پروين}

^{ياد اون روزها به خير.}

^{من نفهميدم اينجا مثلا كلاس آمپول زدنه يا براي اين پاراوان بد بخت شغل تازه ايي هم ايجاد شده.}

^{مثلا اگه اين حاجي بدون پاراوان درس بده حالي به هولي ميشه يا اين خواهران يه دفعه چيزيشون ميشه .}

^{بخدا كمي عقل هم خوب چيزيه , البته شايد هم اينها حالشون خيلي خرابه و از روي اين همه چادر و لباس و غيره تحريك ميشن خدا عالم است و بس.}

^{اين هم يه صيد عجيب از ماهي گيراي دبي}

^{هر روز از دريا يه چيز عجيب در مياد , بعيد نيست فردا پس فردا يه دايناسور زنده دريايي هم شكار كنن.}

^{انگار به اين ليمو ها ميگن ليموي دزفولي يا يه همچين چيزي .}

^{خوب ديدم حيفه عكس ليموي ممتاز ايران رو نذارم اينجا با اينكه يك كمي شبيه اين نارنجك هاي جنگ جهاني دوم هستند.}

^{بابا گير نديد , ملت اينها پدر دختر هستن.}

^{گل شيفته فراهاني د رآغوش پدرش بهزاد فراهاني}

^{اين هم نيكلاي ساركوزي و دوست دخترش و صد البته به همراه پسرش كه نميدونم از ازدواج اولشه يا دومش .}

^{چون ساركوزي دو بار تا حالا ازدواج كرده و اين سومي هست.}

^{يه عكس خيلي خوشگل از سطح مريخ .}

^{اين تازه ترين عكس ناسا هست .}

^{زاويه بد عكاسي اين طور سوء تفاهم ها رو هم داره ديگه}

^{ميخواي در يه شركتي رو گل بگيري يه زنگ به اين وكيل بزن متخصص در پلمپ دفاتر تازه هر جفت فقط 20 هزار تومن}

^{نميدونم اگه بخواهيم يارو رو هم يه كتك حسابي بزنه چقدر ميشه ؟}

^{خوشم اومد از شعرش براي همه گذاشتم ببينن}

^{آخيش , يك كم دق دلي بدم به خارج نشين ها}

^{آخه خودم ديدم , جيگرم آتيش گرفت و گفتم حيفه شماها هم نكشين}

^{نون سنگك داغ داغ , من دوباره هوم سيك شدم يكي به داد ما غربت نشين ها برسه}

^{جو كه يارو رو بگيره اين طوري ميشه , به سلامتي}

^{راه دور نرين , باز هم ايرانه , فكر كنم ديگه اين صحنه ها كم كم داره براي ايران عادي ميشه}

^{اونوقت اين لبناني هاي محله ما هي راه ميرن و جلوي ما ميگن احمدي نژاد خيلي خوبه , خيلي مرده , خيلي مسلمونه , خيلي كمك ميكنه , كلي هم بخاطر فك و فاميل هاي مفت خورشون توي لبنان كه دلارهاي نفتي ما رو سر سفره شون ميبرن خوشحالند , يكي نيست بگه بابا خوب خيلي خوبه بيائين ببرين براي كشور خودتون}

^{خوب اين هم يه عكس ديگه ,  حالا صدقه به اون صندوق واجبه يا پائيني}

^{اصلا چرا صدقه ؟ مگه مملكتي كه اين همه منابع داره بايد پيرزنش صدقه خور ملت باشه , اون حق آب و گل داره , اون يه جزء از كشوره كه ثروتش مال اون هم هست}

^{نميدونم بنويسم ديوانگي , بنويسم ميخوان خودكشي كنن شما چي مي گيد}

^{باقر قاليباف و رادان در روز برفي در مركز كنترل ترافيك}

^{رادان : اااا باقر نيگاه كن چطور تو برفها سر خورد , با كله اومد پائين}

^{قاليباف : رادان جان , نگاه كن مانتوش بالا نرفته باشه, اگه روسريش عقب رفته , مامورها رو بفرست زود يه تذكري بدن}

^{آخيش , بودجه رو  هم داديم خلاص , من ديگه تشنه نيستم كه آب بخورم بقيه اش رو براي تبرك بدم به شما.}

^{بعدش هم ما كه دو روز تعطيل كرديم  شما خونه زندگي نداريد همش دنبال من راه افتاديد.}

^{استادان بزرگ}

^{هما روستا , سمندريان , شهرام ناظري}

^{شوخي برف برفكي با مجسمه ابو علي سينا}

^{من فقط نميدونم اين ماشينه چه طوري برده اون تو , البته از مناقع غير رسمي شنيدم راننده اش زن بوده , ولي كي جرات ميكنه بگه , تا خانم هاي سايت نيومدن , بهتون بگم راننده اش خانم بوده}

^{ميگن حضرت آدم به وسوسه حوا رفت سيب يا نميدونم گندم رو خورد از بهشت انداختنش بيرون}

^{بعضي وقتها ميگم اين علم ژنتيك هم علم باحالي هست , بالاخره اين ژن بعد هزاران سال هنوز در گردش هست .}

^{اين هم عكس خانم انيس الدوله , سوگلي ناصر الدين شاه}

^{من يه بار عكسهاي دست جمعي تعدادي از اين زنهاي حرمسراي ناصرالدين شاه رو ديدم . قيافه زنهاش رو كه ديدم گفتم من اگر جاي ناصرالدين شاه بودم خودم خودم رو ميكشتم ديگه احتياجي به ترور نبود با اين قشون زن سبيل دار و زشت .}

^{ولي خوب ميگن اين خانم سوگلي ناصرالدين شاه بوده , از حق هم نگذريم قيافه اش بد هم نبوده , اونم توي اون دوره زمونه كه مثل الان لوازم آرايش معجزه گر نبود , الان كه يه لوازم آرايش اومده كه اگه ننه بزرگ اكوان ديو رو هم ببري آرايشگاه , برات نيكول كيدمن تحويل ميده .}

^{جراحي مرد عجيب چيني}

برای خواندن مطلب به ادامه مطلب بروید